Wake Up for Hope and Love
a voice for a brighter future

فریاد مردم برای آزادی


    

 ایران کشوری است که از بدو تاسیس خویش به دلیل مردم خائن و طمعکار که در خود داشته همیشه خون گریسته.

بوده است هنگامی که چون دوران هخامنشیان، زندیان، سلجوقیان، صفویان، افشاریان و بزرگ خاندان پهلوی دوران شکوهمند و بزرگی خود را سپری کرده و به اوج رسید، وگر این زمان کوتاه مدت بوده و باز خائنینی باز از میان همان مردم ایستاده و این میهن پرستان را ساقط کرده‌اند.

جالب اینجاست که مردم خائن ایران پیوسته هرکس که پلیدتر، ظالم تر و پست تر بوده برایشان عزیزتر بوده.
به عنوان مثال اسکندر مقدونی و (رکسانا اسپهانی) روشنک  اصفهانی که به ایران خدمت کرد را عزیز می دارند و حتی نامهایی چون اسکندر یا الکساندر یا روکسانا و روشنک را در میان ایرانیان میبینیم اما نام کمبوجیه و هوخشتره مورد تمسخر ایرانیان میشود.
اسامی‌ای چون سلمان فارسی خائن، افشین که به کشور خیانت کرده‌اند عزیزمیشوند.

فکر کنید ما به کجا می رسیم و چه ذهن تاریک بین مسمومی پیدا کردیم که، یک ملای بی ناموسی بنام بهاءالله را عزیز و امیرکبیر وطن پرست مورد دشنام بهاییان میشود. اهل تسنن ایران به میهن پرستی بنام فیروز نهاوندی معروف به (ابو لولو) پدر مروارید به سبب نام دخترش لعن میفرستند و عمر دشمن متجاوز را ستایش میکنند. مصدق هزار جانبه قجرزاده خائن عزیز شمآره و شاهان پهلوی را ناسزا میگوییم.

جدای اینها اسامی‌ای همچون عمر، علی، حسن و حسین پیش ما عزیز و نامهای ایرانی مورد تدارم و تمسخر میشود. بمانند اینکه یک یهودی نامهای فرزندانش را هیتلر، آیشمن، آدولف و رودولف و هس بگذارد و نامهایی چون موسی، سلیمان و دگر نامهای یهودی را تمسخر کنند.

ایرانیان آموخته‌اند که معنای وطن یک معنای بی معنی است. به اعراب بیابانگرد و ترکها نگاه کنید که خاک کشورهای مختلف از جمله ایران را با زور به اشغال درآورده اسمی من درآوردی عربی بر روی آن نهاده و در آنجا ساکن شده و کشور خود نامیده‌اند. به مانند عراق، کویت، بحرین و قسمتی از امارات را از ایران، سوریه، لبنان را از خاک روم و اردن و فلسطین را از اسرائیلی ها گرفته‌اند. جالب اینجاست که مردم ایران بجای مبارزه برای میهن دست یاری به دشمن دادند.

پادشاهان پهلوی در طول ۵۲ سال خدمتهای شایان و ارزنده و درخور ستایش به کشور دلبندمان ایران همواره مورد نفرین ایرانیان بوده. و جالب اینجاست که ما بجای تحسین و سپاسگزاری و والا داشان این خاندان برای نجات و آبادانی کشور این خاندان را مورد تمسخر و رنیشخند قرار دادیم.

 چه کسانی مخالفین و کشته شده‌گان دوران پهلوی بودند. خاندان بزرگ پهلوی که پادشاهان آینده‌ نگر بودند دشمنان ایران  را به سبب پیشامدهای تاریخی می شناختند و این روزهای تیره و سیاه که غارتگران و خائنان برای ایران می دیدند را‌پیش بینی میکردند.

وگر کسانی بودند که خودفروخته عروسکان بازیچه دست غرب شرق آنزمان قرار گرفته و مردم ایران به پنج قسمت مساوی تقسیم شده بودند.

۱. دسته نخست مردم عادی که روزگار خود را میگذراندند. در آنزمآن ایران دسته فقیر، کپرنشین و حلبی‌آبادی دسته کوچ‌نشینان و کولیان و رانده شدگان کشورهای مختلف بودند که توانایی کار کردن را نداشتند و اساسا مایل به هم پیوستگی با  علاقه به زندگی قبیجامعه و مردم ایران نبودند.
۲. دسته دوم دسته چپها و گروهکهای کومونیست که با گرفتن پول دستخوش اتحاد جماهیر شوروی سابق  قرار گرفته و وطن فروشی می کردند. جالب اینجاست که بیشترین اکثریت چپها را بچه  آخوندها، بچه های آخوندها و افراد مفرح و لش جامعه بودند که  با برهم ریختن امنیت و ثبات جامعه و اسلحه کشی و تیراندازی به نیروهای پلیس (همانند آنچه که در سوئد امروز مرسوم است) سعی بر ایجاد مخالف و ساختن فضای نارضایتی از دولت و حکومت پادشاهی در ایران را داشتند. آنها که همچو رضا قطبی و پرویز ثابتی از توطئه های بیگانگان باخبر می شدند و اشتباه خود را درک می کردند اهل تشویش و خرابکاری نبودند شغل های بالا میگرفتند و کسانی که به وطن فروشی ادامه می دادند اعدام می شدند.

۳. افرادی بودند که از قشر مذهبیون و دوره دیده های عملیات تروریستی در کشورهایی مانند لبنان و فلسطین بودند. این گروهک های تروریستی از دوره فتحعلی شاه بی لیاقت قجر با تئوری گرفتن حکومت با آشوب توسط آخوندها و تاسیس حکومت فقیه و ارامه را آن توسط سید جمال الدین اسد آبادی آغاز و تا امروز ادامه دارد.
جالب اینجاست که که روحانیت ایران از دوره ورود استعمار به شرق و خاورمیانه به عضویت سازمان امنیت بیگانگان درآمده و خود فروخته شدند. بودند روحانیونی همچون میرزای کرمانی، دو سیدین رهبران مشروطه یعنی بهبهانی، طباطبایی، خویی، بروجردی، شیرازی، امامی و شریعتمداری که برای سیستم اطلاعاتی بیگانگان کار نکرد ولی بیشتر آنها و فرزندانشان کار میکردند. البته میبایست گفته شود بعضی ها چون آیت الله شریعتمداری از روی ترس و خوف تن به فقیه دانستن روح الله خمینی شد و در عوض فرزند او به خدمت سرویس های اطلاعاتی بیگانگان درآمد. 

چـهل سـال پیـش استعمارگـران چـپاوولگری چون سـو‌‌‌ئـدِ، فـرانـسه، انگـليس و آلـمان با کمک دمـکراتـهای آمريکا 2500 سال نظام پادشاهی در ايران را سرنگون و با کمک تروريستهای اسلامی و داعشی آنزمان که با شرمايه کسبه که اکثرا خود مذهبی و جبهه ملی های مصدق پرست و پشتيبانی چپ های سوسياليست و کمونيست به روی کار آمد. روح الله خمينی که در شهر زادگاهش خمين  معروف بود به روح الله ديوانه عروسکی بود بازيچه دسـت بيگانگان بود. پدر طمعکار روح الله خمينی که بر سر زمين خواری به دست مردم خمين جانش را از دست ميدهد ملای هندی تباری بوده که درخدمت انگايسيها بوده و برای مقاصد شوم به ايران آمده. البته لازم به گفتن است که پدربزرگ خمينی نيز هم از سربازان انگليس در دوره اشغال و استعمار هند بوده که گويا به دست انگليسيها هم جان خود را از دست ميدهد.
آخوندها و ملايان همچو ابوحاتم راضی تا سابقه زيادی از زمان ورود اسلام به ايران تا امروز پیوسته به ایران ما خیانت ورزیدند و اساسا مهری به ایران نه خود نه نوکرانشان داشته اند. آخوندها در این
۱۴۰۰ سال با احکام اعدام و قتل عام ایرانیان بریدن دست و پا یا احکام وحشیانه که مستقیما در خود اسلام و در خود تازینامه یا قرآن موجود است سعی بر نابودی ایران و ایرانی را داشته اند.

آخوندها و ملایان همانند تازیان یا اعراب همیشه ایران را به صورت یک کشور فتح شده میدیدند که اموال و خاک آنرا میتوان قسمت نمود. نگاه کنید از زمان ورود اسلام به ایران چه قسمت از سرزمین و خاک ایران جدا گشته. مناطقی که امروز امارات عربی خوانده میشود عراق کویت و بحرین  و امروز هم داعیه مالکیت خوزستان آبادان تنب بزرگ و کوچک و بوموسی را از آن خود دانسته زیرا میدانند مردوم ایران در طول این ۱۴۰۰ ساله به خاطره اسلام به اعراب و آخوند باج داده و باز خواهند داد.

مردوم ایران در دوره ساسانیان زندیان افشاریان و در دوره خاندان پهلوی خوشبختی را حس کرد ولی متاسفانه دستهای قدرت طلب خودیها که در جامه ملی گرایی یه در جامه حقوق کارگر و دگر نامهای فریبنده آمدند گرگانی در جامه میش بودند که همچو ملایان از دیر زمان وابسته به بیگانه بودند.

پیامدهای پس از به درک رفتن سربار قاتل قاطر سلیمانی و سقوط هواپیمای بوئینگ که موجب کشته شدن هموطنانمان شد و دروغی و پلیدی همه و همه نشان از خباثت و پلیدی این رژیم که نشعت گرفته از ادیان ابراهیمی و در سر آن الله مدینه هست پدیدار می‌شود. بسیاری از ما ساده لوحان ایرانی فکر می‌کردیم که اگر خودمان را در پیش چشم این تازیان ایرانی نما و حرامزادگان نتیجه حمله و تجاوز اعراب شیرین جلوه کنیم و بگوئیم که سیاسی نیستیم رژیم عرب صفت تازی پرست دیگر کاری به ما ندارد و به سادگی به ایران می‌رویم. غافل از اینکه اینها ما ایرانیان را به سنت محمد، عمر، علی و سایر پیشوایان عرب و وصایای آنان هنوز مجوس و فتح شده می پندارند که می‌بایست نسل ایرانی به طریقی منقرض شود و در آن کشور جای ایرانیان را اعراب از کشورهای دگر عربی پر کنند. نپندارید اگر سکوت کنید آخوند و چهارپای سپاهی به شما کاری ندارند. همه ما در سکوت خواهیم مرد و گناهش به گردن تک‌‌ ‌تک سیاسیون پیشین از جمله کمونیستها و سوسیالیستها، جبهه ملی‌ها و مجاهدین یا همان ملی مذهبی‌ها هستند. غارت نفت مملکت ما همه و همه‌اش به گردن دکتر محمد مصدق نوکر صفت است که شرارتش تا سالها ادامه دارد و سبب جدایی مردم از یکدیگر شد. تا شاه فقید یک تروریست اسلحه به دست مانند نواب صفوی، گلسرخی و سایر خرابکاران را اعدام میکرد ناله احزاب و سیاسیون در میآمد. گویند از زمان تاسیس حکومت ایران ساز پهلوی به دست رضا شاه بزرگ تا پایان آن ۱۵۰۰ نفر اعدام شدند. اکنون از زمان آغاز جمهوری و انقلابی که احزاب و آخوندها در دستمان گذاشتند تا امروز چقدر کشته داده‌ایم؟ یکسری بنام طاغوتی و ضد انقلاب و یکسری ها بنام منافق و توده‌ای یکسری در جنگ، یکسری بنام مواد فروش و وزد و قاتل و یکسری هم با مواد و قرص و شیشه و دیگری هم بنام خائن یا در تظاهرات‌ها و جوشش‌های خیابانی و یا در هواپیما کشته میشویم. خلاصه همه ما در سکوت و خفا می‌میریم. شاید بهتر بود اگر آمریکا به ایران حمله میکرد و جمهوری اسلامی را از پای درمیآورد خسارت کمتری را متقبل می‌شدیم. ایران پیوسته کشوری بوده که خائن زا و خائن پرور بوده. دیده نشده که هیچ ملتی بر سر رسیدن به قدرت رسیدن به ثروت و پرکردن جیب خود ملت خود و سرنوشت کشور خود را به خطر بیندازد و با بیگانگان همدست شود. یک روز روشنک و رکسانا میشویم و یونانی ها را به ایران میآوریم، روز دیگر عربها را میآوریم. روز دیگر همراه تیمور و مغول و چنگیز و روز بعد همراه آخوند و یا در صف چاپلوسان و نوکران آخوند و عرب زادگان میشویم. از قره‌باقی تا گوگوش تا امروز فیلم‌سازان و بازیگران و حتی فال بینان و پیشگویان که به تازه‌گی در نت دیده می‌شوند که همه آنان اطلاعاتی هستند. هواپیمای اکراینی که شوربختانه بشتر مسافران محققین و دانش آموختگان ایرانی بودند که به علت اشغال کشورشان جلای میهن کرده و به کانادا رفته بودند، به عمد و با پرتاب ۳ موشک مورد اصابت قرار گرفت. زیرا مشخصا هواپیما در ۷۰۰ پایی بوده که قابل رویت و دید بوده و مشخص بوده که هواپیما مسافربر بوده و نه جنگی. البته سیاست روباه مدارانه سیاستمداران سوئدی را نباید از یاد برد. دولت سوئد دشمنی و کینه مخاصم بی‌دلیل علیه ایرانیان داشته و دارد. با آنکه دولت سوئد وامدار و مقروض دولت ایران و مردم ایران است، به جای بازگرداندن بدهکاری خود سر بر نگاهداشت جمهوری اسلامی دارد و گاهی هم برای اینکه مردم ایران را بفریبد با چراغ سبز جمهوری اسلامی عده‌ای مهره سوخته را قربانی میکند وگر اگر نیک بنگریم یا جدایی طلبان را در خود جای داده یا تروریست‌های ایرانی و عرب، یا اطلاعاتی های ایران و عربستان. عفت قاضی سیاستمدار کرد ایران که با اطلاع و چراغ سبز سازمان اطلاعات سوئد (سه پو) جمهوری اسلامی بمبی در شهریور ۱۳۶۹ برای او ارسال کرد که چند روز بعد در ۱۵ شهریور همان سال بر اثر جراحات وارده کشته شد. یا به گفته کارل بیلدت نخست وزیر میان سال ۱۹۹۲-۱۹۹۵ و وزیر امور خارجه سالهای ۲۰۰۶ الی ۲۰۱۴ که اقرار کرده بود در زمان نخست وزیری اینگوار کارلسون بزرگ آقای اینگوار کارلسون که شب قبل از حادثه میکنوس که قرار بود سوار هواپیما شود و در جلسه کنگره جهانی سوسیالیست‌ها در رستوران میکنی در کنار اپوزیسیون ایران که بین ۲۳-۲۶ شهریور یعنی ۱۴ تا ۱۷ ماه سپتامبر ۱۳۹۲ میلادی قرار بود شرکت نماید، وزارت اطلاعات سوئد به کارل بیلدت خبر واقعه را میدهد و میخواهد تا با نخست وزیر تماس گرفته شود تا از سفر فردا صرف نظر شود. البته دولت سوئد به این نیز اکتفا نکرد و در ۲۱الی ۲۳ ماه اوت ۲۰۱۹ زمانی که وزیر امور خارجه حکومت اشغالگر اسلامی به دعوت سیاستمداران سوئدی به این کشور آمد تا قراردادهای چرب و چیلی را با این کشور امضا کند تا در زیر حمایتهای کارچاق کنی سوئد باشد عده‌ای از سیاسیون مظلوم و بی دفاع که برای اعتراض به این دعوت جمع شده بودن را با کمک پلیس فاشیست سوئد که کار او لگد گردن مظلومان و حمایت کردن از خلافکاران و اسلحه به دستان است را با باتون برقی، سگ و شوکر برقی روی زمین کشانده و پراکنده کردند. این درحالی است که رهبران جنبش سبز با خواست دولت ایران از سفارت سوئد در تهران اقامت گرفته و مستقیما به سوئد آمده تا انقلاب مردمی سال ۱۳۸۸ را به انحراف بکشانند و به امثال شیرین قبادی هرزه جایزه دهند. هم اکنون هم دارد راه چاره و دلیل قانع کننده برای جمهوری اسلامی پیدا میکند که چطور دنیا را بر سر ساقط کردن این هواپیما و کشته شدن بیگناهان قانع کند. عده معدود از پناهندگان ایرانی هستند که سیاسی واقعی به حساب میایند و شوربختانه کسانی که دولت سوئد به عمد به آنان اقامت داده یا طرفدار رژیم هستند یا کلاه بردار و کار چاق کن که اسامی طرفداران رژیم در سوئد موجود است که در صورت لزوم خواهم داد. به هر روی مردم ایران متاسفانه دشمن خود را نشناخته و روسیه را مقصر میدانستند. در صورتی که روسیه مانند کشورهای دگر با ایران تجارت کرده اما به مردم ایران خیانت نکرده و مانند کشور سوئد دستش به خون هموطنانمان آغشته نبوده. ما بایستی وضعیت‌مان را با دولت سوئد و ایرانیان اینجا مشخص کرده و نه روسیه و آمریکا و غیره. دشمنان راستین مردم ایران سوئد، فرانسه و آلمان و عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس هستند و نه روسیه و آمریکا و اسرائیل که برای بقا و امنیتش از شر اعراب همانند ایرانیان دست و پا میزنند. خداوند نگاهبان ایران، ایرانیان و پادشاه ایران باد ۲۱ دیماه ۲۵۷۸ برابر با ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰ ترسایی مهدی حسینی  

 

 

This website was created for free with Own-Free-Website.com. Would you also like to have your own website?
Sign up for free